سرفصل ها
بخش 1 : نخودسیاه چیست؟ 5 تکنیک برای گمراهی و حواسپرتکردن مخاطب
00:00:05
یادداشتی وجود ندارد.
منابع و متریال آموزشی
ندارد.
Video Player is loading.
This is a modal window.
No compatible source was found for this media.

نخودسیاه چیست؟
What is a Red Herring | 5 Techniques to Mislead & Distract an Audience
دوره: آموزش مفاهیم و اصطلاحات سینمایی
chevron_left
داستان نخودسیاه (شاهماهی قرمز) چیست؟ در اصل این یک تکنیک داستانگویی است که نویسنده اطلاعات غلطی را میکارد تا حواس خواننده را از حقیقت دور کند. این نوع کلکزنی اغلب بهطور معمول در ژانر و اصطلاح کلاسیک و رازآلود «کار کیه» بهکار میورد. در این ویدئو میخواهیم تعریفی از نخودسیاه ارائه دهیم، ریشههای آن را بررسی کنیم و 5 روشی که فیلمنامهنویسان و فیلمسازان برای استفاده از این تکنیک میتوانند استفاده کنند را فراهم کردهایم. نخودسیاه در فیلمها همهجا پیدا میشود. آنها میتوانند یک سرنخ، شخصیت یا هر اطلاعاتی باشند که ما به باورکردن حقیقتی وامیدارند که بعدتر مشخص میشود غلط بوده است. ما اغلب این اصطلاح را به ژانر جنایی-رازآلود نسبت میدهیم که مظنونین متعددی توسط کارآگاه و مخاطب بازجویی میشوند. نویسندگان از روی بدخواهی از نخودسیاه استفاده نمیکنند بلکه بهواقع مخاطب، کلکزدن را ستایش میکند. اما چرا؟ کسی نمیخواهدد ساعتها وقت صرف خواندن یک کتاب یا دیدن فیلمی کند که رازش بهسادگی فهمیده میشود. ما چالش میخواهیم و این چیزی است که ما را درگیر نگه میدارد.و این دقیقا چیزی است که نخود سیاه در ادبیات و فیلم برای ما فراهم میکند.حال که ما مبانی و تعریف نخودسیاه را میدانیم، بیایید فهممان را با 5 راهی که میتوانیم نخودسیاه را در فیلمها پیدا کنیم گسترش دهیم. اول از همه، همانطور که گفته شد، ما «کار کیه»ی کلاسیک را داریم که در رمان «قطار سریعالسیر شرق» از «آگاتا کریستی» واژگون شده است. دوم اینکه میبینیم چگونه یک راوی غیرقابلاعتماد میتواند نمونههای نخودسیاه داشته باشد که نمونهی چشمگیرش «مظنونین همیشگی» است. سوم آنکه میتوانیم ژانر جنایی را کنار گذاشته و نخودسیاه را در فیلمهای پی بگیریم که بیشتر بر عواططف تکیه دارند تا پیرنگ. در «نجات سرباز رایان»، صحنهی افتتاحیه آیندهای محتمل برای پروتاگونیستمان را به تصویر میکشد که در انتها مشخص میشود این صحنه و برداشت ما از آن غلط بوده است. با این کار، تزکیهای عاطفی حاصل میشود که بدون وجود نخودسیاه دستیافتن به آن ممکن نبود. چهارم آنکه نویسندگانی مانند «کوئنتین تارانتینو» از تاریخ حقیقی استفاده میکنند تا انتظاراتمان را واژگون سازند، مانند کاری که در «حرامزادههای لعنتی» و «روزی روزگاری در هالیوود» انجام داد. درنهایت، نخودسیاه در انتخاب بازیگر و بازاریابی فیلم به چه معناست؟ در «روانی»، «آلفرد هیچکاک» کارگردان با دو بازیگر اصلیاش، دو نمونهی درخشان از نخودسیاه ارائه میدهد؛ «جنت لی» و «آنتونی پرکینز». لی در پوستر و بازاریابی فیلم دیده میشود که با توجه به اینکه بزرگترین بازیگر در گروه بازیگرها است منطقی به نظر میرسد. بنابراین وقتی آلفرد هیچکاک در میانهی فیلم او را میکشد، شوک حاصل از آن بسیار زیاد بود. بههمین طریق، هیچکاک پرکینز را عامدانه بهخاطر پرسونای کلیاش در سایر فیلمها، «پسر همسایه»، انتخاب کرد تا ظن ما را از او در رابطه با قتلهای صورتگرفته بردارد.