منابع و متریال آموزشی
ندارد.
توضیحات
شاید برای شما هم این سوال پیش آمده باشد که چرا تاریخ باید بهعنوان یک علم مورد مطالعه قرار بگیرد؟
تاریخ از گذشتهای دور آیینهی عبرت بشر تلقی شده است، مجموعهای از رخدادهای خیر و شر که گاهی با تعصب و جانبداری همراه شدهاند و گاهی با تفسیرهای سلیقهای . تاریخ را میخوانیم تا شاید با استفاده از تجربیات، حوادث و رویدادهای گذشته بتوانیم راهی برای رهایی از این مشکلات بیابیم و این تنها با مقایسهی گذشته و حال میسر خواهد شد.
بشر و تمدن بشری با کنارگذاشتن شکار و شروع کشاوزی شکل تازهای به خود گرفت و تمدنها شکل گرفتند. یکی از مهمترین این تمدنها، تمدن درهی سند سرزمین هفتاد و دو ملت، سرزمین طوطیانی که اگر قند پارسی به آنجا رود همه شکرشکن می شوند، بود، تمدنی که شکوهی ناشناخته و مرموز داشت با مردمانی صلحجو که در دل تاریک تاریخ دفن شدند اما چگونه؟ تمدن بعدی، گهوارهی تمدن، زادگاه دولتشهرها، سرزمین زیگوراتها و انسان است، بینالنهرین. اما چه قصهای در بینالنهرین است که این سرزمین را به زادگاه بسیاری از "نخستین"ها بدل کرده است؟ نخستین جنگها، نخستین دینها نخستین عجایب بشری و سپس به مصر میرسیم، مصری که همیشه «سرزمین عجایب» بشر بوده؛ سرزمینی پر از رمزوراز و شگفتی. اما ما واقعاً چقدر از تاریخ این کشور میدانیم؟ از بردهداری آنها، مومیاییهایشان، فرعون اهرام شگفتیساز، رود نیل و جریانات فکری و فرهنگی. وقتی صحبت از فکر و فرهنگ در میان باشد، یونان خواهد درخشید. یونانی که تنها سرزمین فلسفه و اسطوره نیست؛ گذشتهای دارد به وزن تاریخ جهان که شامل دموکراسی، دین، فلسفه و معماری است. تاجی بر سر یونان، اسکندر مقدونی، گرهی نگشودهی میان ایران و یونان، اسکندر مقدونی کبیر که افسانهها ادعا میکنند، نیمهخدایی بود که در عمر کوتاه سیودوسالهاش طعم شکست را نچشید اما آیا افسانههای یونان حقیقت را میگویند؟
روم حکومتی که طبق افسانهها توسط دو برادر بنیان گذاشته شد، پسرانی که از شیر گرگ نوشیدند، تا خسروانی که در یک اقلیم نگنجیدند، جمهوری که تا ابد نماند و امپراتوری که هرگز همیشگی نشد. رومی که در آخر به استانبول رسید، شهری که کنستانتین ساخت و ترکها دل به آن باختند و سیاهی بزرگی را بر اروپا غالب کردند. تاریکی و سیاهی نوین که بیانگر عصر سیاهی است، عصر تاریکی که شاید آنقدرها هم تاریک و تیره نبوده است و شاهد پیشرفتهای علمی چین، شکوفایی جهان اسلام و رشد فئودالیسم در اروپا شد. از اروپا که بگذریم، آسیا نیز از این رشد و پیشرفت محروم نبود. ژاپن، سرزمینی که طلوع آفتاب تابان را در خود داشت، سرزمینی که پیروزی و شکست، باد و طوفان، و جنگ و صلح، هویتاش را ساخته است یا مغولهای بادیهنشینی که چوپان بودند و تاریخ آنها را به یکی از قدرتمندترین سپاهیان تبدیل کرد و چنگیزخان مغول که سرآمد آنها بود.
در ادامه آمریکا و انقلابی در تمامی ابعاد، آزادیها و برابریها، مالیات و سیستمهای مالی نوین، انقلاب فرانسه با تمامی اعدامها و سرکوبهایش و ناپلئون بناپارت با همهی کشورگشاییهایش و در نهایت، جنگ جهانی اول، جنگی که قرار بود پایانی بر تمامی جنگها باشد اما خود سرآغازی برای جنگی بزرگتر، جنگ جهانی دوم، شد جنگی که متحدین و متفقین آغازگر آن بودند اما آتشش تمامی جهان را بلعید.
اینها وقایع تاریخیاند که در هر کدام درسی نهفته است و پندی برای گرفتن. در این دورهی آموزشی ابریاد چیزی از تاریخ بدانید و ببینید که در کلاس تاریخ مدرسه به شما درس نخواهند داد و در هیچ کتاب تاریخی نخواهید خواند. تفسیرها، برداشتها و مقایسههایی نوین و الهامبخش که مطالعهی تاریخ را توجیه میکند.