منابع و متریال آموزشی
ندارد.
توضیحات
این دوره شامل سه ویدیو درمورد جنبههای مختلف مهارتهای بیانی و سخنوری است. شما در این دوره میآموزید که چطور با کلمات خود دیگران را تحتتأثیر قرار دهید، چطور بیانی شیوا و رسا داشته باشید، چگونه در هنگام ایراد سخنرانی، با حرکات و رفتار خود، توجه مخاطب را بیش از پیش جلب کنید و چندی مهارت دیگر که هر سخنرانی به آن نیازمند است. با این دوره همراه باشید تا سخنوری را از سه زاویهی مختلف بررسی کنیم.
آیا تا به حال فکر کردید که در حال صحبت هستید، اما کسی به شما گوش نمیکنه؟ «جولین ترژر» اینجاست تا به شما کمک کنه. در این گفتوگوی مفید، یک متخصص صدا، چگونگی صحبت قدرتمندانه رو به شما نشان میده، از اشتباهات عمده در گفتار گرفته تا نکتههایی برای صحبت مشفقانه. گفتوگویی که میتونه منجر به جهانی خوشصداتر بشه.
در ادامه به مسائلی که کمک میکنند تا بقیه به ما گوش دهند میپردازیم.
در صحبت کردن از چه چیزهایی دوری کنیم؟
صدای انسان؛ سازی که همهی ما اون رو مینوازیم، شاید قویترین صدا در کل هستی باشه. تنها صداییه که میتونه جنگ رو شروع کنه یا بگه «دوست دارم». با این حال، خیلیها این تجربه رو دارنکه وقتی صحبت میکنن، بقیه بهشون گوش نمیدن. علتش چیه؟ چطوری میتونیم قدرتمندانه صحبت کنیم تا در دنیا تغییری به وجود بیاریم؟
پیشنهاد من اینه: چند عادت داریم که باید اونا رو کنار بگذاریم. براتون گناهان کبیره در صحبتکردن رو جمعآوری کردم. نمیخوام وانمود کنم این لیست خستهکنندهای نیست اما معتقدم این هفت مورد خیلی اساسی هستن و اکثراً مبتلا به اونها هستیم.
اول؛ غیبت
حرف بد زدن پشت سر کسی که بین ما نیست. میدونیم که عادت خوبی نیست و همون فرد ممکنه بعداً پشت سر ما حرف بزنه.
دوم؛ قضاوت
همهی ما افرادی رو میشناسیم که این عادت رو در گفتوگو دارن. خیلی سخته با کسی صحبت کنی، در حالی که بدونی داره تو رو مورد قضاوت قرار میده و در همین حال تو رو فاقد صلاحیت میبینه.
سوم؛ منفینگری
شما هم میتونین دچارش بشین. مثلاً به یه نفر میگن امروز چندمه؟ میگه: «دوازدهم، فردا سیزدهمه و کلی بد میاریم». وقتی یکی در این حد منفینگره، گوشدادن بهش سخته. همهی ما با افرادی از این قبیل روبهرو شدیم. شاید خودمون هم اینطوری بودیم. بعضیها یه سلاح پرتاب تقصیر دارن. همهاش تقصیر رو به گردن همدیگه میندازن و هیچ مسئولیتی در قبال اعمالشون قبول نمیکنن. گوشدادن به همچین فردی هم بسیار سخته.
چهارم؛ گله و شکایت
این مورد هنر ملی انگلستان و یه جورایی ورزش ملی ماست. ما درمورد آبوهوا، ورزش، سیاست و همهچی گلهمندیم ولی در حقیقت، نقزدن یه بدبختی مسریه و باعث پخش شدن شادی و سبکی نمیشه.
پنجم؛ بهانه
همهی ما با افرادی از این قبیل روبهرو شدیم. شایدم خودمون هم اینطوری بودیم. بعضیها یه صلاح پرتاب تقصیر دارن. تقصیر رو همش به گردن همدیگه میندازن و هیچ مسئولیتی در قبال اعمالشون قبول نمیکنن و گوشدادن به همچین فردی هم بسیار سخته.
ششم؛ آبوتابدادن و اغراق
گاهی این مورد واقعاً ارزش زبان ما رو پایین میاره بعدش هم این اغراق تبدیل به دروغ میشه و ما دوست نداریم به افرادی گوش کنیمکه میدونیم به ما دروغ میگن.
هفتم؛ خشکاندیشی و تعصب
یعنی اشتباهگرفتن نظرات با حقایق. وقتی این دو تا چیز با هم قاطی بشن، شما دارین به یه سری حرف گیجکننده گوش میدین. مثل اینه که یکی شما رو با عقایدش بمبارون کنه، انگار همهی حرفهاش درسته. واقعاً گوشدادن به این چیزها سخته.
اینا همون هفت گناه کبیرهی صحبتکردن هستن که باید کنارشون بگذاریم.
چند پیشنهاد برای یه گفتوگوی بهتر
اما آیا راهی وجود داره که مثبت به این قضایا نگاه کنیم؟ بله. میخوام چهار تا بنیان بهتون پیشنهاد بدمکه با تکیه به اونها میتونیمگفتارمون رو قوی کنیم و تغییری در دنیا به وجود بیاریم. از شانس ما، چهار حرف اولشون کنار هم یه کلمه تشکیل میده. این کلمه HAILئه و تعریف خوبی هم داره. اشتباه نکنید، منظورم تگرگ نیست که از آسمون رو سرمون میباره. منظورم «خوشآمدگویی یا تحسین مشتاقانه» است که اگه بر اون بنیان تکیه کنیم، از صحبتهای ما هم با اشتیاق استقبال میشه.
صداقت (Honesty)؛ راستگو و صادق بودن در گفتار.
اصالت (Authenticity)؛ خودتون باشید. یکی از دوستانم اینطوری توصیفش کرد: «در حقیقت خود ایستادن» که به نظرم خیلی زیبا بیان شده.
درستکاری (Integrity)؛ اینکه مثل گفتارتون باشید و مثل گفتارتون عمل کنید. فردی باشید که بقیه بتونن بهش اعتماد کنن.
دوستداشتن (Love). منظورم دوستداشتن رمانتیک نیست. منظورم اینه که آرزوی خوب برای بقیه داشته باشید. به دو دلیل: اول اینکه بهنظرم ما دنبال صداقت محض نیستیم. فرض کنین بگم: «خدای من، امروز چقدر زشت شدی.»؛ اصلاً نیازی به گفتن این نیست. صداقت همراه با دوستداشتن میتونه خیلی عالی باشه. همچنین وقتی واقعاً آرزوی خوبی برای بقیه دارین، واقعاً سخته که اونا رو قضاوت کنین. اصلاً شک دارم که بتونین هر دو مورد رو همزمان انجام بدین. پس شد HAIL.
بیان بهتر و رساتر جملات
البته این چیزهایی بود که در گفتار میگید. مثل اون آهنگ قدیمیای که میگه: «علاوه بر اونی که میگی، نحوهی گفتنش هم مهمه.». شما یه جعبه ابزار خارقالعاده در اختیار دارید. این ساز گفتار بینظیره. با این حال، جعبه ابزاریه که معدود افرادی کامل بازش میکنن. میخوام با هم یه سری به محتویات این جعبه ابزار بزنیم و چند تا از ابزارهایی رو که میتونید ازش بهره ببرید بیرون بکشیم که قدرت صحبتکردن شما رو افزایش میده.
جایگاه صدا
مثلاً صدای زیر شاید در اکثر مواقع چندان کارآمد نباشه. نمیخوام زیاد تخصصی صحبت کنم؛ ولی یه درجهای از زیر یا بمیِ میانه وجود داره. میتونید صداتون رو شناسایی کنید. مثلاً اگر تو بینی صحبت کنم، تفاوتش رو با وقتی که تو گلو صحبت میکنم حس میکنید. اکثرمون بیشتر اوقات تو گلو صحبت میکنیم. اما اگه میخواید صداتون وزنهی بیشتری داشته باشه، باید از سینهتون صحبت کنید. تفاوت رو حس میکنید؟ ما به سیاستمدارانی رأی میدیم که صدای بمتری دارن؛ چون عمق صدا، قدرت و اقتدار رو تداعی میکنه. این از زیر یا بم بودن صدا.
طنین صدا
بعد طنین صدا رو داریم؛ به این معنی که صداتون چه احساسی داره. تحقیقات نشون میده که ما صداهای قوی و صاف و گرم مثل شکلات داغ رو ترجیح میدیم. اگه صداتون اینطوری نیست، خب این آخر کار نیست؛ چون میتونین صداتون رو تمرین بدین. برین و یه مربی صدا پیدا کنین. با تنفس، نحوهی ایستادن و ورزش و تمرین، میتونین کارهای خارق العادهای بکنین تا طنین صداتون رو بهبود ببخشین.
قواعد عروضی و عناصر هموندی
بعدی، قواعد عروضی و عناصر هموندی در صوته که من عاشقشم. همون فرازوفرود صداست که عنصری فرازبانی به شمار میاد و از اون برای بیان مفاهیم استفاده میکنیم. در واقع ریشهی اول معنا در مکالمه است. گوشکردن به افرادی که فقط در یک نُت موسیقی صحبت میکنن سخته؛ یعنی افرادی که صداشون فرازوفرود نداره. واژهی یکنواخت (مونوتون) هم از اون میاد. جدیداً فرازوفرود تکراری مد شده؛ یعنی پایان هر جمله طوری ادا میشه که انگار سؤالیه، در حالی که جمله سؤالی نیست و خبریه. اگه این کار رو تکرار کنید، در واقع قدرت بهرهبردن از این فرازوفرود رومحدود میکنین که به نظرم حیفه. خب بیاین تلاش کنیم این عادت رو هم کنار بذاریم.
سرعت گفتار و سکوت
وقتی هیجانیام، میتونم خیلی سریع حرف بزنم یا سرعتم رو کم کنم تا بتونم رو چیزی تأکید کنم. بعد از این هم، همون دوست قدیمی، «سکوت»، رو داریم. یهکم سکوت در گفتار هیچ مشکلی ایجاد نمیکنه، مگه نه؟ نیاز نیست بین حرفهامون رو با «ایممم» و «آه» پر کنیم. سکوت میتونه خیلی قدرتمندانه باشه. البته زیروبم صدا هم در تناسب با سرعت گفتاره تا نمایانگر هیجان باشه؛ اما میتونین فقط با زیروبم صدا هم این کار رو بکنید. معنای منتقلشده بهصورت جزئی فرق میکنه.
بلندی صدا
در آخر هم بلندی صدا. میتونم با صدای بلند خیلی هیجانیتر باشم. همچنین میتونم شما رو با صدای آروم به توجه وادار کنم. یه سریها همیشه با صدای بلند صحبت میکنن. از این کار دوری کنید. به این، «صداآزاری» میگیم. جالب نیست که صداتون روبا بیملاحظگی و بیادبی به بقیه تحمیل کنید. البته همهی اینها زمانی به کار میانکه کار مهمی داشته باشین؛ مثلاً ایستادن روی صحنهای مثل این و صحبت با مردم یا برای مثال پیشنهاد ازدواج. یا درخواست افزایش حقوق یا سخنرانی عروسی. هر چی که هست، اگه مهمه، شما موظفید به این جعبه ابزار و موتور گفتارتون توجه کنید.
گرم کردن صدا
هیچ موتوری بدون گرمکردن خوب کار نمیکنه. باید صداتون و لبهاتون رو گرم کنید. هر موقع که میخواید با فرد مهمی صحبت کنید، دم و بازدم و تمرینهای صوتی رو انجام بدید. بذارید این مطلب رو جمعش کنم. این یه نکتهی جدیه. این وضعیه که ما الان دچارشیم. ما با آدمایی که گوش نمیدن نمیتونیم صحبت کنیم، از طرفی هم، محیطی که پر از نویز و صداهای نامساعده مزید بر علت میشه. دربارهی این موارد قبلاً در چند مرحله صحبت کردم. اگه با قدرت با کسانی که آگاهانه گوش میکنن، در محیطی مناسب صحبت میکردیم، دنیا الان چقدر متفاوت میشد؟ یا از دیدی کلیتر، دنیا چه شکلی بود اگه ما صداها رو آگاهانه ایجاد میکردیم و همچنین صدا رو آگاهانه مصرف میکردیم و تمام محیطهامون رو آگاهانه برای صدا طراحی میکردیم؟ یه دنیایی میشد که صداش خیلی بهتر میبود. دنیایی که درک و فهم هنجار میبود. این ایدهایه که ارزش گسترش رو داره.